به گزارش تجسمی آنلاین، در مباحث زیبائی شناختی غربی، هنرمند یعنی کسی که اثر هنری را خلق می کند و نیز اثر هنری چیزی است که توسط هنرمند خلق می گردد. در این دیدگاه، هنرمند فردی است که استعدادهای خاص هنری دارد، زیر نظر اساتید فن تکنیک های گوناگون را می آموزد، خالقیت و استعدادش را پرورش می دهد و به تولید اثر هنری می پردازد.
اما در تمدن شرقی، هنرمند سالک و رهرو است و به پرورش معنوی نیاز دارد. مقام هنرمند شرقی مقام از میان برخاستن من است. هنرمند شرقی، بیداری و هوشیاری را پشت سر می گذارد و در ساحل خاموشی و "نیروانا" (Nirvana (ماوا می گزیند. هنر شرقی، آن سوی آگاهی و هوشیاری متولد می گردد.آنجا که هنرمند، در مقام وحدت با خود و همه هستی است و هیچ گونه تمایز و دوگانگی وجود ندارد. او از همه احساسات سطحی)سانتی مانتالیسم( مربوط به زندگی معمولی جدا می گردد و از همه تعلقات خالی می شود.
"همه هنرهای شرقی مارا به این مقام فرا می خواند. به این مقام که رسیدیم، دیگر اشیاء بر وفق آگاهی ما ظهور پیدا نمی کنند.
نوع تفکر و شیوه اندیشه هر تمدنی، در هنر آن تمدن، بازتاب مستقیم دارد و هنر ژاپنی نیز چیزی جدای از تفکر ژاپنی نیست. با وجودی که هنر ژاپن، در دوره های تاریخی گوناگون، به میزان زیادی تحت تاثیر نظام هنری چین بوده است، اما دارای هویتی ویژه و منحصربفرد است. چراکه هنرمندان ژاپنی همواره کوشیده اند که ضمن استفاده از عناصر هنری سرزمین های دیگر، آرمان های زیبائی شناختی بومی و عناصر سنتی بر خواسته از روحیه ژاپنی را در آثار هنری خود حفظ نمایند و حتی در دوران مدرنیته نیز به سنت های خویش وفادار مانده اند.
با این رهیافت به تجربه نقاشیهای هنرمند خوب کشورمان الناز کاظم تاش می رویم که با تاسی از کشور ژاپن به خلق آثاری پرداخته و در مجموعه ای به نمایش گذاشته است.
"ساتوری" عنوان نمایشگاه جدید الِناز کاظم تاش بود که در "گالری ثالث" برگزار شد.
در استیتمنت این نمایشگاه به قلم هنرمند آمده است :
"ضربه قلم، یک دم تصویری کامل خلق می کند. شعری سروده می شود. بازیگری در یک آن، نقش آفرینی می کند.
رعد وبرق می شود، برف می بارد.و در چشم برهم زدنی در ندانستگی وبدون مداخله، بیداری و روشنگری شگفت آوری را احساس می کنی.
همه چیز همان طور که هست درک می شود، واین همان "هنر" تماشای طبیعت و واقعیت درون خود در لحظه است ."
آنچه در این مجموعه به چشم می آید الهام گرفتن از فرهنگ و ادبیات کهن ژاپن است که در ادامه ی مجموعه های قبلی، هنرمند باز به سراغ ژاپن رفته و عنوان "ساتوری" را بر ای نمایشگاه خود انتخاب کرده است.
با توجه به استیمنت و نقاشی های موجود گوناگونی رنگها و استفاده متبحرانه هنرمند از رنگهای سردی که هنرمندان کمتر به آن می پردازند در کنار رنگهایی که از دل طبیعت می آیند بر روی بوم رقص کنان به چشم می آیند .
همانطور که در "وابی سابی" هنرمند به لذت بردن از زندگی در لحظه با تمام نواقص و کاستی هایش اشاره داشته و به این معنا، که همه چیز در حال عبور و گذر است، بنابراین انسان از هر آنچه که دارد باید لذت ببرد.
واین بار در "ساتوری"باز به نیروی خلاقانه ایی که در لحظه اثری جاودانه خلق می کند، می پردازد. به طوریکه اثر با بیننده به گفتگو می نشیند گویی هست یا نیست، همانند بازیگری که در یک آن نقش آفرینی خارقالعاده ایی را پدید می آورد، نقاش در "ساتوری" در لحظه آفرینش را خلق و مانا می کند.
خالق مجموعه" ساتوری"سعی دارد از طریق سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی آثاری به دور از هر گونه کپی کاری با ضربه قلم و رنگهای خلاقانه که از دل طبیعت با هارمونی چشم نوازی همراه است را به نمایش بگذارد .
تا هر بیننده ای با دیدن هرکدام از این آثار در لحظه، جادوی نهفته ایی را رمزگشایی کندواین تنها خود هنرمند نباشد که حرف اول و آخر را بزند بلکه هر بیننده ایی بتواند با الهام گرفتن از آن اثر به تفکری زیباو ایده ای نو برسد.